سه شنبه 22 مرداد 1398 ساعت 08:00 ق.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام نامی اولین عاشق که اوست
مقاله ای پیرامون بخش اول از سی دی "وادی چهاردهم"
اساس و بنیان عشق خدمت است و بنیان خدمت عشق است. عشق یعنی رفتن و رفتن و پیدا کردن و انتقال دادن یافته ها. عشق سکون نمی شناسد، عشق حرکت و تلاش است. عشق برای خود بودن و تنها برای خود داشتن نمی شناسد، عشق یعنی انتقال آن چه که یافته ای به دیگران...این عشق است. چه نیرویی می تواند در انسان وجود داشته باشد که بتواند از تمام تعلقات مادی بگذرد و در خدمت سایر انسان ها باشد به جز عشق؟
شنبه 15 تیر 1398 ساعت 08:00 ق.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام خداوندی که سرچشمه ی تمام عفو ها و گذشت هاست
مقاله "چگونه کسی را که به من ظلم کرده ببخشم؟"
دو مانع مهم در بخشش وجود دارد: صورت حق به جانب گرفتن و غیر قابل جبران دانستن آن ظلم یا ستم. گاهی خوب است به ریشه ی بروز رفتار یا صحبت های فرد فکر کنیم و درصدی هم احتمال بدهیم که این سخن یا رفتاری که از فرد سرزده نتیجه و بازخورد سخن یا رفتار ماست. بهتر است خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و قدری منصف باشیم.
سه شنبه 7 خرداد 1398 ساعت 08:34 ب.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام یکتای هستی بخش
خلاصه ی سی دی "به دنبال چه هستیم؟"
خداوند انسان را خلق کرد و یک سری قوانین و فرامین را نیز بنا نهاد و یک سری اهداف که برای ما قابل قبول است و می پذیریم مثل رسیدن به تکامل، بسیار عالی! اما به تکامل برسیم که چه شود؟ جواب می دهیم برای رسیدن به بقاء بالله که از آخرین مراحل سلوک است، بنابر فرض هم بقا شویم در الله و به اقیانوس الهی رسیده و در آن غرق شویم، بعد چی؟؟ همه ی این ها خوب است ولی اگر دقت کنیم؛
پنجشنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 09:58 ق.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام یگانه معمار هستی
برداشت از سی دی" دیکتاتور کوچولو"
در ساختاری که بنیان آن بر اساس عشق و نور است،"من بودن" جایی ندارد. مدیریت من! رهجوی من! لژیون من! و... به امید آن که همه ی ما بتوانیم این احساس ناخوشایند "من بودن" را از خود دور کنیم تا اذن بودن و ماندن در این ساختار مقدس برایمان صادر شود و هرگز فراموش نکنیم، اگر کنگره نبود از این "من" جز مُرداری متحرک و متعفن باقی نمانده بود، پس کافی است در لحظه های غفلت، همان جا که اسیر این حس می شویم از خود بپرسیم: " اگر کنگره نبود من کجا بودم؟"
یکشنبه 28 بهمن 1397 ساعت 08:00 ق.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام قدرت مطلق الله
جلسه چهاردهم از دور سوم سری کارگاه های آموزشی مجازی همسفران کنگره 60 نمایندگی میرداماد با استادی اسیستانت همسفر خانم سهیلا و با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" برگزار گردید.
راهنما هم همانطور که از خود واژه پیداست، کسی است که راه را نشان می دهد، فقط همین! راهنما درمانگر نیست، راهنما مشاور خانواده و پزشک هم نیست، راهنما فقط دستی است از دستان خداوند بر روی زمین خاکی که دست رهجو را می گیرد و او را به راه درست هدایت می کند، راهنما بار رهجو را به دوش نمی کشد و این نکته ی مهمی است که هم رهجو و هم راهنما باید به آن واقف باشند.
چهارشنبه 27 تیر 1397 ساعت 11:26 ب.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام یکتا معبود هستی بخش
گزیده ای از کتاب" حال خوش"
گفت: به سال نمی توانم بگویم؛ ولی از آن زمانی که نمی توانم به یاد آورم، تا کنون هنوز نتوانسته ام عمل سالم را کاملا به انجام برسانم و از هر هزار قدم سالمی که بر می دارم، بعدا متوجه می شوم فقط چند تای آنها سالم بوده است و این قضیه، پیچیدگی های بسیار زیادی دارد که بایستی هر کس خودش آنها را کشف کند.
شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 08:13 ب.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام یکتای بنده نواز
برداشت از سی دی "زنباره عجوزه را جوان می بیند" بخش دوم درباره "جادوگر ماهروی"
به راستی داستان مصرف مواد مخدر جز این چه
می تواند باشد؟! حقیقتی تلخ و انکار ناپذیر، ابتدای مصرف مواد مخدر لذت است و
جذابیت، و انتهایش ذلت است و حقارت. ظاهری فریبنده و باطنی وحشت آفرین!!
اما وقتی انسانی اسیر اعتیاد و خواسته های نامعقول خود می شود با اجرای هر
فرمان نادرستِ نفس اماره، یک قدم از فرمان عقل فاصله خواهد گرفت.
شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 08:06 ب.ظ | نوشته شده به دست
همسفر سهیلا
| ( نظرات )
به نام یکتای هستی بخش
برداشت از سی دی "زنباره عجوزه را جوان می بیند" بخش اول درباره "اعتیاد و غریزه ی جنسی"
آن
چه که در روش درمان تدریجی بسیار مهم است این است که وقتی که سیستم شبه
افیونی بدن ذره ذره بازسازی می شود، حس هایی که در اثر مصرف مواد مخدر خفه
شده بودند و غریزه ای که نهفته و خفته بود بیدار می شود و فرد برای غلبه بر
این نیروی نهفته ی بیدار شده و کنترل آن نیاز به دانایی و قدرت تشخیص
بسیار بالا دارد. اگر دانایی فرد در طول سفر و درمان رشد نکرده باشد و طرز
نگاه و نوع تفکر و اندیشه ی فرد تغییر نکرده باشد، فرد در این مرحله به سقوط
و تباهی کشیده می شود.