
نامه: مقام و ارزش یک راهنما را مطرح میکند.
وقتی یک انسان بتواند شخصی را از درون ظلمات و اعتیاد بیرون بیاورد و به رهایی برساند این كار فوق العاده ارزشمند است، و اگر یک نفس را احیا كنی گویی كه تمام انسان ها را احیا كردی و همینطور برعكس.
ای عزیز، ای كمك راهنما و راهنما، روزت مبارک. میدانید كه من فقط در مقابل كمك راهنما و راهنمایانی كه شاگردی را به رهایی می رساند و گل رهایی را دریافت می كند سر تعظیم فرود می آورم، کاری که شما انجام میدهید ارزش الهی و انسانی دارد پس باید بدون نقص عمل كنید و بدانید در چه جایگاهی قرار دارید و اگر این کار را درست انجام دهید با هیچ قیمتی آن را نمیتوانید ارزش گزاری کنید. امکان دارد اثر و ارزشش را نبینید و اگر ارزش آن را ندانید و گرفتار بازیهای کودکانه بشوید و دچار خودخواهی و نشان دادن خودت باشی و شروع کنی پشت دیگران حرف زدن و این و آن را به جان هم انداختن و انرژی را از روی خود بردارید ضرری را متحمل خواهید شد که هزاران هزار سال قادر به جبران خسارت آن نخواهید شد؛ چون یک شرایط خاص و بسیار عالی از روز الست تا کنون به دست شما افتاده که برای هر کسی پیش نمیآید، كه اجازه این حرکت را به شما دادهاند که یک شرایطی برای شما ایجاد بشود که خدمت را ارائه بدهید، اگر از آن استفاده کردی که کردی، اگر استفاده نکردی دیگر واویلا است و حالا حالاها نمیتوانی به دست آوری. برای مسافرهای سفر اول هم همین است. چنین امکاناتی برایشان ایجاد شده است اگر استفاده کردند بردهاند و اگر استفاده نکنند، هزاران هزار سال به اعماق تاریکیها خواهند رفت و هر چه سفر اولی اشتباه کند به طور مثال،50 ضربه شلاق دارد، اگر سفر دومی باشد 100 ضربه شلاق دارد، کمک راهنما باشد 500 ضربه شلاق دارد، راهنما باشد 1000 ضربه شلاق دارد و هرچه بالاتر رفته باشی، وقتی بیفتی بیشتر استخوانت خورد میشود. پس کاری را بکنید که فرمان است و شما هم از کسانی که در کنگره خدمت میکنند یک تشکر کنید (حداقل زبانی......(
این جوجه عقابها روزی به پرواز در می آیند که برای ما هم آزادی آنان شادیآور است. وقتی میآیند و به رهایی میرسند، در آنجا به جوجه عقاب تبدیل میشوند ، البته اگر روی برنامه و منظم و مرتب باشند و برنامه را درست اجرا کنند. اگر غیر آن باشند تبدیل به جوجه لاشخور میشوند. همانگونه که داستان بایستی جذاب باشد، نتیجهگیری نیز به بهای این مطالب ارزشی دو چندان دارد. اگر آفرینش را به اعداد نمایش میدهند پس کل مطالب در حلقهها و تمام هستی با ریاضیات محاسبه میگردد و اعداد معنای گوناگونی مییابد. شما اگر تمام خلقت را در نظر بگیرید بر مبنای ریاضیات محاسبه میشود و از یک قانون بسیار دقیق و یک فرمول خاص پیروی میکند. مثلاً ضریب جاذبه 8/9 است و همه جا همین است و سرمای صفر کلوین منفی 270 است، از این درجه پایین تر نداریم، اگر یک درجه پایین تر برود تمام سیستم كائنات به هم میریزد. گرمایی كه در سطح كره زمین داریم بر یك مبنای حساب شده است و اگر بالاتر برود تمام سیستم جهان به هم میریزد. تمام فصول روی نظم عدد ریاضی خاصی است. تمام جهانها بر مبنای ریاضی آسمانی است، ماه که دور خورشید میچرخد دارای یک عدد دقیق و ثابت ریاضی خاصی است و یا زمین كه دور خورشید میچرخد درست یك عدد دقیقی دارد و روی لحظات، ثانیه و كمتر از ثانیه در جایگاه خودش است و ذره ایی انحراف ندارد .همه چیز بر مبنای اعداد است و اعداد معنای گوناگونی دارد و از روز الست تا کنون تمام زندگی ما و انسان مانند اعداد است. همانگونه که اعداد به پایان نمیرسد زندگی انسان هم به پایان نمیرسد و برای انسان چیزی به نام مرگ وجود ندارد و مرگ به صورت ظاهر اتفاق میافتد و این کالبد و جسم را از دست میدهد ولی حیات ادامه دارد و حیات در هیچ شرایطی متوقف نمیشود و همیشه در حال حرکت و تغییر شکل و تغییر وضعیت دیگر است. و هر کدام از ما یک عدد داریم و خود نمیدانیم عددمان چند است. هر دفعه که تغییر شکل صورت میگیرد و یک جسم را از دست میدهد یک عدد به آن اضافه میشود. همان طور که اعداد به پایان نمیرسد زندگی هم هیچ موقع به پایان نمیرسد.
از اینکه حکایت پیشگامان باز گو میگردد برای نوشتن، بیانگر حیات و حیاتها و اعداد است. توی کتاب و نوشتههایی که بعداً خواهد آمد مسئله پیشگامان را مطرح میکند. اول بر روی کره زمین پیشگامان آمدند که وضعیت را بررسی کردند که آیا قابل سکونت است، بعد از پیشگامان پیش قراولان آمدند و بعد حیات انسانها و بعد ادیان وارد این مرحله شدند و همه آنها بیانگر اعداد و حیاتهای متعدد هستند. شما و دوستان در حلقهای به طوری که نظم خاصی پیدا مینمایید (درباره کنگره نیز صحبت میکند) از لحاظ مشترکات فقط بیماری تنها نیست، یعنی فقط این نیست که معتاد شدهای و این نقطه اعتیاد شما را دور هم جمع کرده است. این یکی از مسائلش است و مسائلی خیلی پایدار تر و ریشهدار تر از این در سیستم هستی و خلقت وجود دارد .
این ذرات مثبتی هستند كه برای پرداخت بدهکاری خود و دریافت پاداش از سوی یزدان هستند و اینان برای ادامه و یافتن جایگاه خود به این گروه میآیند (منظور دو جایگاه است، جایگاهی كه الان دارد و جایگاهی كه بعدا در عروج و یا بعد از مرگ دارد) و ماندگاران تبدیل به عقاب های تیزپرواز میشوند که در ادامه پایههای استواری برای ادامه این گروه سرافراز و سر به دار میشوند. این داستان در کتاب عقاب سفید در می آید تا در حیات زمینی و بُعد شما باقی بماند و در حلقه های دیگر جاوید باشد. من و دیگران این حرکت و تحول را حیرتانگیزتر از آنچه كه هست می بینیم و در این میان نمودارهایی بیان می شوند كه برای بیان حقیقت فرآمین بسیار مفید و ارزشمند می باشد. مهم نیست که این مسئله حیرانگیز از سوی بعضیها پذیرفته بشود و یا نشود، این حیاتها و جهان ها همیشه بوده و هست و خواهند بود و از نظرها به دیده امر جاری تلقی می گردد. به هر حال ما خود در لحظه حقیقت و حیات هستیم چه دیده بشویم و یا اینكه در دیده دیگری دیده بشویم.
میدانید چرا عقاب را به عنوان سمبل انتخاب میکنند؟ چون عقاب از تفکر بالایی برخوردار است. عقاب را نمیتوان به آسانی شکار کرد، مگر با مکر و کلک انسان، به هر صورت نشان عقاب بسیار باارزش است و نشان از فر اهورایی و یا ایزدی دارد. اگر دیده بشود که یک عقاب شکار شده است فقط یک علت دارد و آن بیمار بودنش است (اشاره و تمثیل به ما دارد)؛ چرا که بیماری و ناخوشی تفکر را زائل می گرداند و نبود آن (تفكر) سبب به هم خوردن سیستم جسم آن میگردد و دیگر جهت را نمییابد و دچار مشكلات می شود. وقتی بیمار شوی دچار بیتعادلی جسمی و روانی میشوی و دیگر راه را از چاه تشخیص نخواهی داد.
سخنی که میخواهم بگویم این است که در هر دوره كه جلو میرویم به پاک نمودن خویش میرسیم و اشكالات مطالب خود را پیدا میکنیم. وقتی ادامه دادیم یواشیواش بسیاری از مطالب که ساده به نظر میرسد باعث میشود که موضوعات دیگری باز شود. این تکامل در حال حرکت است. برای چه در حرکت است؟ برای اینکه ناقص است. خیال نکنید تکامل به مرحله اعلای خود رسیده است و انسان به آن نقطه تعیینشده رسیده است، نرسیده و خدا هم روی این مسئله دارد کار میکند، اگر تکامل کامل شده بود دیگر جستجو ادامه نداشت، این بزرگترین نشان ناقص بودنش است که به طرف كامل شدن می رود، ما همه ناقص هستیم چون ناقص هستیم داریم کامل میشویم اگر کامل بودیم کار ما تمام میشد و کار دیگر را باید شروع میکردیم. جوجه عقابها هم ناقص هستند و دارند خودشان را کامل میکنند. بازی قشنگی است و هر چیزی را که پیدا میکنیم در جدیدی پیدا میشود. این نیست که چیزی را پیدا بکنیم و بگوییم تمام شد. ده تا مطلب را میفهمیم و در ده تا اتاق را باز میکنیم میرویم توی اتاق میبینیم 5 تا در دیگر مانده است. یعنی هر چه را حل میکنیم و جلو میرویم باز مطالبی باز میشود و ذرهذره افزایش پیدا میکند. مقدار دانستههایمان خیلی کم است ولی مقدار ندانستههایمان مشخص نیست و پایان و انتها ندارد و معلوم نیست کجا است.
موجودات متنوع هستند اما در یك مثلث هندسی می توانید آنها را مجزا بنمایید. صحبت کردن یک خط است، عمل کردن خط دیگری. آنگاه که آنچه صحبت کردیم و اجرا کردیم باهم منطبق بودن وارد خط سوم که فرمان عقل است میشویم. تصاویری که مربوط به گذشته باشد و مربوط به قرون قبل باشد و وقایعی که در گذشته در سطح زمین اتفاق افتاده باشد در آرشیو بایگانی هستند. خود کل کائنات هم آرشیو دارد و قابل دسترسی است ولی نه برای همه، اگر بشر به آن مرحله برسد میتواند طبق قانون و فرمان به آرشیو دسترسی پیدا کند.
فرض کنید عدهای دارند نیایش میکنند یک مرتبه از آسمان بلایی نازل میشود و انسانها از هم جدا میشوند. ممکن است جسمها از هم جداشده و از بین بروند ولی در حلقههای بعدی و کالبدهای بعدی روحشان در آنجا وجود دارد. (ذرات منظور انسانها است) وقتی که حقیقت را پیدا بکنیم در کنار هم بودن اهورایی میشود و فرصت پالایش را پیدا میکنیم و به حلقههای بالاتر راه پیدا میکنیم. وقتی به مقام بالایی راه پیدا کنیم از مقولات زشت دور میشویم و دور هم جمع شدن یعنی اهورایی شدن ،یعنی ید واحده.
به پاکی سبزهها و دشتها جوان و شاداب باشید.
نگارنده و نویسنده: همسفر منا
خدا قوت خدمت خانم منا بسیار زیبا وعالی تشکر از شما
خدا قوت خدمت کمک راهنما خانم فاطمه
خدا قوت وتشکر خدمت فاطمه عزیزم
با تشکر از همسفر منا،بسیار عالی بود